آیا همه زندانیان می‌توانند از پابند الکترونیک استفاده کنند؟ منع بیماران مبتلا به سرطان از سفر زیارتی اربعین تصادف رانندگی در بزرگراه پیامبر اعظم مشهد یک مصدوم بر جای گذاشت (۲ مرداد ۱۴۰۳) تغذیۀ سالم راهی برای افزایش ایمنی بدن در برابر هوای آلوده طراحی کیت تشخیص «مننژیت» پژوهشگران مشهدی آیا ادارات استان اصفهان روز پنجشنبه (۴ مرداد ۱۴۰۳) تعطیل است؟ کشف ۱۹ هزار لیتر سوخت قاچاق توسط مرزبانان خراسان رضوی بارش باران تابستانی در جاده‌های خراسان رضوی + فیلم (۲ مرداد ۱۴۰۳) آتش‌نشانان مشهدی مانع انفجار نشت الکل در شهرک صنعتی شدند (۲ مرداد ۱۴۰۳) تاکنون ۲۵۰۰ نفر به اداره گذرنامه خراسان رضوی مراجعه کردند | سریعترین راه صدور گذرنامه با اپلیکیشن «پلیس من» جزئیات تازه از جنایت تولیدکننده پادکست در کانادا | چرا راوی «آخرین شاهد» همسرش را به قتل رساند؟ جزئیات تعطیلی چهارساعته واحد‌های صنفی مشهد از ۳ مرداد ۱۴۰۳ تا ۲۰ روز آینده | تابلو‌های تبلیغاتی اصناف خاموش شود خدمات دهی به بیماران سکته قلبی در سه مرکز درمانی مشهد بیش از ۳۰ درصد سالمندان یک بار در عمر خود، سقوط را تجربه می‌کنند سازمان سنجش کشور به تشریح اقدامات ۳۳ ماه گذشته خود پرداخت همه‌چیز درباره مراسم ازدواج «آنانت آمبانی» و «رادیکا مرچنت» آیا پشه آئدس به خراسان شمالی رسیده است؟ جلوگیری از ۵۰۰ سقط جنین سالم در مشهد و خراسان‌رضوی نقش انرژی خورشیدی در شکل‌دادن به شهرهای پایدار آینده پیرترین ببر سیبری ایران در باغ‌وحش ارم تلف شد (دوم مرداد ۱۴۰۳) با گریه و لج بازی کودک برای رسیدن به خواسته‌هایش چه کنیم؟ وجود پشه آئدس در ۶ استان کشور (۲ مرداد ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

پسر جوان به جنایتش اعتراف کرد| خفه کردن پدر با کمربند و چاقو زدن به او

  • کد خبر: ۲۳۷۲۶۴
  • ۱۳ تير ۱۴۰۳ - ۲۲:۰۹
پسر جوان به جنایتش اعتراف کرد| خفه کردن پدر با کمربند و چاقو زدن به او
پسر جوانی که به اتهام قتل پدرش بازداشت شده بود، دوستش را عامل جنایت معرفی کرد اما با دستگیری متهم دوم او مدعی شد قاتل اصلی پسر مقتول است.

به گزارش شهرآرانیوز، اواسط خرداد امسال مأموران پلیس با گزارش ساکنان برجی در زعفرانیه در جریان بوی تعفنی که از یکی از واحد‌ها به مشام می‌رسید قرار گرفتند و زمانی که مأموران پس از هماهنگی‌های قضایی با بازپرس جنایی وارد خانه مورد نظر شدند، با جسد مرد ۶۵ ساله صاحبخانه در حالی روبه‌رو شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و کمربندی نیز دور گردنش پیچیده شده بود.

در تحقیقات از همسایه‌ها مشخص شد که مقتول با پسرش خسرو اختلاف داشته است چراکه پسر جوان قصد ازدواج با دختری را داشته که پدرش با این ازدواج مخالفت کرده و سر همین موضوع با هم درگیری داشتند.

در ادامه تحقیقات مشخص شد تنها کسی که به خانه مقتول رفت و آمد داشته همین پسرش بوده و مرد سرایدار پسر جوان را چند روز قبل در پارکینگ برج دیده است. با توجه به اختلاف خسرو با پدرش، او و دختر مورد علاقه‌اش به عنوان مظنونان پرونده بازداشت شدند.

پسر جوان در تحقیقات اولیه مدعی شد: من در قتل پدرم نقشی ندارم و نمی‌دانم چه کسی او را به قتل رسانده است. ما از مدتی قبل به‌خاطر اینکه من تصمیم به ازدواج گرفته بودم با هم اختلاف داشتیم. من به دختری علاقه‌مند شده و می‌خواستم با او ازدواج کنم، اما پدرم مخالفت می‌کرد. من هم خانه را ترک کردم و بعد از آن در خانه دوستانم زندگی می‌کردم. البته گاهی به پدرم سر می‌زدم تا اینکه فهمیدم به قتل رسیده است.

گرچه پسر جوان چنین ادعایی داشت، یک هفته بعد از بازداشت راز قتل را برملا کرد و گفت ۶ ماه قبل تصمیم گرفتم پدرم را بکشم و برای این کار یک نفر را اجیر کردم.

وی ادامه داد: موضوع را به یکی از دوستان قدیمی‌ام گفتم و قرار شد برای این کار دلار‌ها و طلا‌هایی را که در خانه و گاوصندوق پدرم بود به عنوان دستمزد به او بدهم. روز حادثه با سهیل وارد خانه شدیم. ابتدا سهیل با چاقو به پدرم حمله و بعد از آن با کمربند پدرم را خفه کرد. بعد هم دلار‌های داخل گاوصندوق را که حدود ۱۵ هزار دلار و طلا‌هایی را که داخل خانه بود به عنوان دستمزد به او دادم.

با اعتراف پسر جوان، به دستور بازپرس محسن اختیاری، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و خیلی زود سهیل بازداشت شد. اما در تحقیقات اولیه مدعی شد با اینکه در صحنه جنایت حضور داشته ولی قتل را خود پسر مقتول مرتکب شده است.

به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، ۲ متهم در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شده و بررسی‌ها برای شناسایی قاتل اصلی ادامه دارد.

به خاطر رفاقت همراهش رفتم

سهیل که به اتهام قتل عمدی مرد ثروتمند بازداشت شده منکر قتل شد و گفت هیچ پولی هم نگرفته است.

با متهم چطور آشنا شدی؟

هر دویمان در هندوستان رشته مدیریت می‌خواندیم. زمانی که در هندوستان درس می‌خواندم پدرم ورشکسته شد و من مجبور شدم درسم را نیمه‌کاره رها کنم، اما خسرو که وضع مالی‌اش خوب بود لیسانسش را گرفت و دوستی ما از ۱۲ سال قبل تا الان ادامه دارد.

چه شد تصمیم به قتل گرفتی؟

خسرو همیشه از آزار و اذیت‌ها و رفتار نامناسب پدرش و اختلافاتی که با او داشت حرف می‌زد. ۲ روز قبل از حادثه به سراغم آمد و از من خواست در کشتن پدرش او را همراهی کنم. در این مدت معتاد به کوکائین شده بودم و روزی که او این پیشنهاد را داد، مواد زیادی مصرف کرده بودم و قبول کردم با او همراه شوم.

چقدر پول بهت داد؟

هیچ پولی نگرفتم و رفاقتی با او رفتم. خسرو خودش به پدرش چاقو زد و من تنها کمربند را به او دادم که با آن پدرش را خفه کرد. در جریان قتل هیچ نقشی نداشتم.

بعد چکار کردی؟

پشیمان شدم که چرا همراهش رفتم. از خانه و زندگی‌ام آواره شدم. مثل کارتن‌خواب‌ها در کوچه و خیابان می‌گشتم تا اینکه تصمیم گرفتم به خانه برگردم که دستگیر شدم.

منبع: ایران

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->